سقوط هلیکوپتر حامل رئیسی جلاد و شماری از همراهانش در کوه‌های آذربایجان مانند بمب در رژیم آخوندی منفجر شد و بهت و ماتم سراپای حکومت را فرا گرفت.
اگر چه رژیم به‌شیوهٔ دجالانهٔ همیشگی خود تلاش می‌کرد ضرب این حادثه را با پخش اخبار ضد و نقیض بگیرد و انتشار خبر هلاکت قطعی رئیسی و عبداللهیان و سایر همراهانش را تا آنجا که می‌تواند به‌تأخیر بیندازد؛ اما نشانه‌ها حاکی از آن بود که کار تمام است و تلاشهای رژیم برای نمدمال کردن ماجرا فقط ترس و نگرانی خامنه‌ای و دستگاه ضربه خورده رژیمش را به همه نشان می‌داد. دستگاه تبلیغاتی رژیم سرانجام اعتراف کرد: «همه سرنشینان بالگرد رئیس‌جمهور کشته شده‌اند». در این سانحه علاوه بر رئیسی جلاد، آخوند آل‌هاشم، امام جمعه و نمایندهٔ خامنه‌ای در آذربایجان شرقی، امیرعبداللهیان وزیر خارجه، مالک رحمتی استاندار آذربایجان شرقی و تعداد دیگری از پاسداران محافظ رئیسی به‌علاوهٔ خلبان کشه شده‌اند. پس از اولین خبرها دربارهٔ سقوط هلیکوپتر رئیسی، موجی از شادی و شعف عموم مردم را در سراسر کشور فرا گرفت. این شادمانی ملی به‌خاطر هلاکت یکی از شقاوت‌پیشه‌ترین جلادان حکم خمینی برای نسل‌کشی مجاهدین بود. منتظری قائم‌مقام خمینی در همان سال ۶۷ خطاب به رئیسی و سه تن دیگر از جلادان تأکید کرد که این جنایت بزرگ ولایت فقیه را منفور مردم کرده و نام شما در تاریخ به‌عنوان بدترین جنایتکاران ثبت شده است.
خمینی پس از دریافت گزارشهایی مبنی بر این‌که اعدامها چنان که او می‌خواست اجرا نشده، طی نامه‌یی به‌تاریخ ۱۱دیماه ۱۳۶۷ به‌نیری جلاد نوشت:
«به جنابعالی و حجت الاسلام آقای رئیسی مأموریت قضایی داده می‌شود تا نسبت به‌گزارشات شهرهای سمنان، سیرجان، اسلام‌آباد و دورود رسیدگی نموده و فارغ از پیچ و خمهای اداری با دقت و سرعت آنچه حکم خداست در موارد مذکور اجرا نمایید».
دو هفته پس از صدور حکم بالا، (۲۳دی) خمینی مجدداً به نیری و رئیسی مأموریت داد تا به‌صدور احکام اعدام سرعت ببخشند. خمینی نوشت:
«به حجت الاسلام آقایان نیری و رئیسی، مأموریت داده می‌شود که طبق آنچه تشخیص می‌دهند، در چهارچوب اسلام عزیز، در موارد مذکور اقدام نمایند. باعث تعجب است که در نظام اسلامی چنین حوادثی اتفاق می‌افتد؛ ولی با کمال خونسردی اجرای احکام خدا تعطیل و کارهای دیگر بر کار قضایی رجحان پیدا می‌کند».
دوباره یک هفته بعد (در اول بهمن) خمینی باز هم طی حکمی برای این دو نفر نوشت: «کلیه پرونده‌هایی که تاکنون در آن شورا با کمال تعجب راکد مانده است و اجرای حکم خدا تأخیر افتاده است در اختیار حجج اسلام آقایان نیری و رئیسی قرار دهید، تا هر چه زودتر حکم خدا را اجرا نمایند، که درنگ جایز نیست».
روز بعد (۲بهمن) رئیسی برای خمینی نوشت منظور اجرای حدود یعنی قطع دست و پا است یا اعدام؟ خمینی هم نوشت هم صدور احکام حدود و هم قصاص. رئیسی بعداً گفت: «حکم قطع دست از افتخارات بزرگ ماست» (آفتاب نیوز. ۴آبان ۸۹).
رئیسی در مقام رئیس قضاییه خامنه‌ای مسئول کشتار ۱۵۰۰شهید قیام آبان و قبل و بعد از آن تا روز مرگش، شریک تمامی اعدامهای وحشیانه و شکنجه‌های قرون‌وسطایی در زندانهای خامنه‌ای و به‌ویژه کشتار ۷۵۰ شهید قیام ۱۴۰۱ بود.
خامنه‌ای پس از انتشار خبر سقوط هلیکوپتر در جمعی از عوامل رژیم گفت، ملت[بخوانید بسیجیان و پاسداران سیلی خورده] نگران نباشند، هیچ اختلالی در کار کشور پیش نمی‌آید. این پیام نشانهٔ آن بود که خود او تا کجا از قطع بازوی اصلی‌اش نگران و هراسان شده است و هراس و وحشت چگونه ارکان نظامش را تکان داده است.    
🙏لطفا به اشتراک بگذارید