کتاب تاریخ بیهقی بازگو کننده دوره غزنویان در ایران قرن چهارم خورشیدی است. در این کتاب به موضوع «طبل زیر گلیم» هم اشاره میشود که حکایت از پنهان کردن و فریبکاری امری است که همگان از آن مطلعند! اما طبل نواز گمان دارد که کسی مسأله را در نیافته است. این حکایت چنان مورد توجه نامداران فارسی گوی ایران بود که در مناسبت خودش به کار میرفته است:
نبینی که از ما غمیشد ز بیم
همیطبل کوبد به زیر گلیم
(فردوسی)
یا مانند این بیت سعدی:
آواز دهل نهان نماند
در زیر گلیم و عشق پنهان
...
و بسیاری از دیگر شاعران و حکایت پردازانی که بیش از هزار سال! است که در مذمت و نکوهش این رفتار ابلهانه حاکمان و دینفروشان ریایی، ما را تذکار و تحذیر دادهاند.
اما داستان مردم فریبی و دجالگری نظام ولایت فقیه دیگر با این متلها و ضربالمثلها گویای همه وجوه ماجرا نیست. ملت ایران چهل سال است که به تماشای این مضحکه آخوندی نشسته است که چگونه بدیهیترین واقعیتهای اقتصادی نظیر فقر و فلاکت و نبود رشد اقتصادی پایدار و هدر دادن میلیاردها دلار سرمایه مملکت به دست آقازاده و پاسداران جنایتکار، انکار میشود و پنهان میگردد ولی صدای گوش خراش «سلام فرمانده» انعکاس مییابد و خامنهای مدعی میشود که ایران در زیر سلطهٔ آخوندها به یک قدرت جهانی تبدیل شده است!
«امروز قدرت جمهوری اسلامی با روزهای اول قابل مقایسه نیست؛ بهعنوان یک قدرت منطقهای، در یک مواردی یک قدرت جهانی؛ در یک مسائلی کشور شما یک قدرت جهانی است؛ در عداد قدرتهای جهانی است». ! (سایت خامنهای ۱۹بهمن ۱۳۹۴)
***
حال بنگریم به گوشهای از پنهکاریهایی که رژیم آخوندی همچنان بهعنوان یک نظام فکری و عملی در حوزهای به اهمیت اقتصاد و معیشت میلیونها تن از مردم ایران به کار میگیرد.
سانسور اطلاعات اقتصادی
در سالی که خامنهای «مهار تورم و رشد تولید» را اعلام کرد، آمارهای دستکاری شده مرکز آمار و بانک مرکزی از دسترس عموم و حتی کارشناسان و تحلیلگران خودی نظام خارج گردید. «مرکز آمار ایران، آمار تورم را در دو ماه اخیر منتشر نکرده است. بانک مرکزی نیز که پس از وقفهای طولانی در ماههای پایانی سال گذشته به انتشار آمار تورمی مبادرت ورزید، به رویه حبس شاخص مصرفکننده بازگشت» (دنیای اقتصاد۱۲اردیبهشت۱۴۰۲)
این حبس کردن آمار تنها مربوط به تورم نیست بلکه در بخشهای صنعت، تجارت و مسکن نیز آمارها به موقع منتشر نمیشوند. از سوی دیگر وزارت صمت انتشار گزارش عملکرد ماهانه خود را متوقف کرده است. یعنی که اطلاعات اقتصادی نیز مشمول سانسور گردیده است. چرا که آمارهای در اختیار دولت نشان از وخامت اوضاع اقتصادی است. ولی اگر مجبور به انتشار آمار هم شوند دست به گزینش میزنند!
«در برخی مواقع نیز مسئولان به ارائه گزینشی آمار روی میآورند، بهنحوی که اگر مثلا آمار رشد نقدینگی کاهشی شد، اما رشد پایه پولی روند افزایشی داشت، تنها به آمار رشد نقدینگی اشاره میکنند» (همان)
با اینکه رسانههای داخل کشور مملو از انتقاد و گله و شکایت از سانسور آمار و دادههای لازم برای ارزیابی متغیرها و تحولات جاری بخشهای خرد و کلان است اما نظام ولایت فقیه اعتنایی به این اعتراضات نمیکند و بلکه با سرهم کردن ادعاها و لاف و گزافهای خامنهای و آخوندرئیسی و باند غالب و دستگاههای متولی مربوطه بهدنبال از سر گذراندن شرایط ملتهب و پیشبینی ناپذیر خود هستند اما مگر اوضاع به وفق مراد فاشیستها و مستبدان غارتگر میچرخد؟!
ایران در آستانه ابر تورم
با همه پنهانکاریهای رژیم آخوندی اما باز همان آمارهای انتشار یافته نشان میدهد که برای اولین بار در تاریخ معاصر بیش از چهار سال است که جامعه بحرانی ایران با تورم بالاتر از ۳۵درصد روبهروست.
حسین عبده تبریزی رئیس اسبق سازمان بورس در تحقیقی میگوید: «تورمیبـالاتر از ۳۵ % طی چهار سال متوالی، در کنار نبود دورنمایی روشن از وضعیت اقتصادی کشور، نشان میدهد که تهدید خطر ابر تورم برای اقتصاد ایران جدیتر شده است» (دیدهبان ـ۳اردیبهشت۱۴۰۲)
ابر تورم نیز، چرخـهای اسـت کـه بـا افـزایش سـریع، بـیش از حـد و خـارج از کنتـرل سـطح عمـومیقیمتهـا شـروع شـده و هـر نـوع رفتـاری از سـوی سیاستگذار با افزایش قیمتها پاسخ داده میشود. چرخهای که میتواند ظرف یکی دو سال تورم ۲۰درصدی را به بالای ۱۰۰درصد برساند.
شوربختانه آن که تورم در دولت آخوند رئیسی دامن طبقات پایین و مستضعف جامعه را گرفته است تا جایی که «وضـعیت قشر ضعیف در حال حاضر با سرعت بیشتری نسبت به سایر اقشار تضعیف میشود. با توجه به تورم بسیار بالاتر اقلام خوراکی، درآمـد حقیقی خانوارهای آسیبپذیر را بیشتر تحت تأثیر قرار میدهد. دلیل روشن آن هزینـههای مسکن (اجـاره)، هزینههای خوراکی و حمل و نقل است که بیش از ۷۰درصد هزینههای سبد مصرفی خـانوارشهری در ایـران را تشکیل داده است.
آیا ابر تورم در راه است؟
حالا دیگر سناریوهای یکی بدتر از دیگری در چشمانداز کارشناسان قرار گرفته است. اگر رژیم آخوندی نتواند و نخواهد دست از حفظ شرایط خفه کننده اقتصادی بردارد و تورم ۵۰درصدی رسمی همچنان ادامه داشته باشد، فروپاشی اقتصادی بسیار متحمل است اما سناریو بدتر اینکه: «تمامیشواهد حاکی از آن است که ایران با سرعت در حال حرکت به سمت ابر تورم است. چرخه ابر تورم چرخهای فزاینده است و ظرف یک یا دو سال، تورمهای بلندمـدت کمتر از ۲۰درصد، ناگهان به بالای ۱۰۰درصد افزایش مییابند» (خبرآنلاین۴اردیبهشت۱۴۰۲)
آمار دولتی تورم در ایران دروغ است
استیو هانکه، اقتصاددان شناخته شده آمریکا در توئیت۱۲خرداد۱۴۰۲ نسبت به آمارهای رسمی در ایران واکنش نشان داد. وی گفت: «نرخ تورم واقعی سالیانه در ایران بیش از یک و نیم برابر رقمی است که مرکز آمار ایران اعلام کرده است.
تورم در ایران۷۲ درصد در سال است. این میزان تقریباً ۱.۵ برابر بیشتر از نرخی است که دولت ایران بهطور رسمی گزارش کرده است».
مرکز آمار ایران در اردیبهشت، نرخ تورم سالانه را ۴۹.۱۰ درصد اعلام کرده بود. اما همین آمار بنا بهگفته بانک مرکزی (به جز در سال۱۳۷۴) در ۷۸سال گذشته در ایران سابقه نداشته است. وقتی نرخ روغن ۲۵۱درصد، قیمت گوشت قرمز و مرغ ۸۳درصد و نرخ شیر، پنیر و تخممرغ ۹۰درصد رشد قیمت داشته است. گویای همین نرخ تورم است. «در حالیکه تورم اجارهخانه به بالاترین سطح در ۱۰سال گذشته رسیده است» (اکو ایران۱۲خرداد۱۴۰۲).
شاخص فلاکت در ایران سر به فلک کشید
حال اگر به وضعیت فلاکت (تورم + بیکاری) هم اشاره کنیم رنج و محرومیت و بینوایی مردم دارای سرمایههای سرشار اما غارت شده را میفهمیم.
«در سال۱۴۰۰ که نرخ تورم در کشور برابر با ۴۰.۲ درصد بوده و نرخ بیکاری نیز معادل با ۹.۲ درصد ثبت شده شاخص فلاکت نیز در ایران معادل با ۴۹.۴ درصد رسیده و بیشترین سطح را در بازه بیست و پنج ساله داشته است» (اقتصادنیوز ـ ۱۱خرداد۱۴۰۲)
این نرخهای طاقتفرسا نشان میدهد وضعیت رفاه اجتماعی در کشور در سال۱۴۰۰ به وضعیت وخیمی در ربع قرن گذشته رسیده است.
ایران در باتلاق تورم و فلاکت
اکنون میتوان فهمید چرا طبل زیر گلیم در تاریخ ایران چنین پرکاربرد است. مستبدان غارتگر نیازمند پنهانکاریهایی هستند که خود میدانند مردم اسیرشان از واقعیتهای فاجعه بار آن باخبرند.