در حالی به هفتادمین سالگرد ۱۶ آذر ۱۳۳۲ روز دانشجو رسیدهایم که طی قیام ۱۴۰۱که خشم و خروش دانشجویان در متن قیام بزرگ مردم ایران سراسر میهن را با شعارهای مرگ بر خامنهای مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر پر طنین کرد
مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر
دانشگاه تهران -۱۶مهر ۱۴۱۰
مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر
تهران – دانشگاه علامه – ۴ آبان ۱۴۰۱
شعار: مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر
دانشگاه مازندران -۸ آبان ۱۴۰۱
شعار: مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر
تهران – دانشگاه علامه – ۱۴ آبان ۱۴۰۱
شعار: مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر
کرج – دانشگاه خوارزمی ۱۴ آبان ۱۴۰۱
مرگ بر خامنهای لعنت بر خمینی
دانشجویان بهپاخاسته در این مدت ترفندهای سرکوبگرانه رژیم آخوندی را از جمله در محاصره دانشگاه صنعتی شریف، کوی دانشگاه تهران و خوابگاه دختران دانشجو در بابل را با رویاروئی های دلیرانه و خونبار در هم شکسته و بیاثر ساختهاند. رنگ خون که در قیامهای سراسری جای جای میهن و دانشگاهها را سرخ فام کرده است ادامه رنگ سرخ فام همان خونی است که در روز 1۶ آذر۱۳۳۲ در اثر گلولههای نظامیان شاه جنایتکار از پیکر سه دانشجوی مبارز و پرشور قندچی شریعت رضوی و بزرگنیا در برابر دانشکده فنی دانشگاه تهران بر زمین ریخت. همان سه دانشجوی قهرمانی که با سپر کردن سینههایشان در برابر گلوله های شاه، سینهٔ شب سیاهی را که پس از کودتای ۲۸مرداد۱۳۳۲ آغاز شده بود، شکافتند. راه ایستادگی در برابر استبداد و تن ندادن به ذلت را گشودند. خون آنها در رگ دانشگاه به جریان افتاد و دانشگاه سنگر آزادی شد. از همین سنگر آزادی بود که پیشتازان مبارزه مسلحانه علیه دیکتاتوری سلطنتی برخاستند و فدائیان و مجاهدین را بنیان گذاشتند. خود را فدا کردند اما آنچنان که پدر طالقانی گفت از خونشان سیلابها برخاست و پس از 7سال سلطنت شاهنشاهی را واژگون کرد.
در دوران خمینی ضدبشر هم که انقلاب مردم ایران را ربود، دانشگاه همه جا نقش پیشتاز داشت و سلطه جهل و جنایت او را نمیپذیرفت و خون راهبرانی چون حنیف کبیر از جوشش باز نمیماند.
مسعود رجوی:
بهمناسبت نامگذاری که شاه در همین دانشگاه کرد دانشگاه شریف. ما قدرت واراده مبارزه و جنگیدن داریم اگر قرار نبود که تغییر بدهیم پس چرا تغییرگر آفریده شدیم.
از این رو در قدم اول با یک کودتای سیاه ضدفرهنگی تحت عنوان انقلاب فرهنگی که از سال ۵۹ تا ۶۲، دو سال و نیم به درازا کشید به تعطیل دانشگاهها مبادرت کرد. چرا که مجاهدین بهگفته او دانشگاه را به سنگر آزادی خلقشان تبدیل کرده بودند.
خمینی جلاد:
اینها را ببنید چه میکنند، ممکن است من هی بگویم اسلام و هی بگویم فدای اسلام و فدای خلق و هی بگویم مجاهد اسلام و مجاهد خلق ، این حرفها را بزنم، لاکن وقتی به اعمال من شما ملاحظه کنید، ببینید که از اول ،من مخالفت کردم، در هرجا تفنگ کشیدم و مخالفت کردم،هرجا بنا بود که یک اصلاحی بشود، شما دیدید که من آمدم و مقابلش ایستادم و مشتم را گره کردم و تفنگم را هم کشیدم، میخواستند که دانشگاههایی که در خدمت استعمار بود و جزء مهمات این مملکت است که باید دانشگاهش اصلاح بشود، همین که طرح اصلاح دانشگاه شد ،سنگربندی شد در دانشگاه که نگذارند این کاربشود. حالا هم باز پشت همان سنگرها ، نه آنجا در دانشگاه اما در خارج دنبال این هستند که نگذارند این اصلاح فرهنگی بشود، انقلاب فرهنگی بشود،
خمینی ضدبشر پس از ۳۰ خرداد سال ۶۰ به نسلکشی دانشجویان مجاهد که سلطهٔ پر جهل و جنایت او را نمیپذیرفتند روی آورد.
در ۱۸تیر۷۸، دانشگاهی که خمینی و بازماندگانش فکر میکردند به گورستان تبدیل کردهاند، چون رعد در آسمان بی ابر خروشید و لرزه بر ارکان نظام ننگین ولایت با تمامی باندهایش افکند.
در سال۸۸ باز هم دانشگاه در قیام سراسری مردم ایران پیشتاز بود و زمین را زیر پای آخوندها لرزاند و تداوم حضور قشر آگاه جامعه در میدان مبارزه را به ثبت رساند.
تهران ۹دیماه ۱۳۹۶:
در جریان قیام دیماه ۹۶ و استمرار قیام در سال ۹۷ بهویژه قیامهای مرداد ۹۷ نیز هزاران دانشجو و فارغالتحصیل بازداشت شدند.
توپ تانک فشفشه آخوند باید گم بشه
در سال۹۷ و بهویژه در سال ۹۸ فعالیتهای کانونهای شورشی و تهاجم فرزندان شورشگر ایران به مراکز سرکوب سپاه و بسیج ضدخلقی و دوایر صدور احکام اعدام و زندان و شکنجه در قضاییه جلادان و تصاویر منحوس خامنهای و خمینی و دژخیم قاسم سلیمانی در سراسر میهن، پیوسته راهگشا و راهنمای قیام و خیزش و شورش برای آزادی بود.
چنین بود که در قیامهای بزرگ آبان و دی ۹۸، قیامکنندگان و جوانان شورشگر در کمتر از یک هفته بیش از ۱۰۰۰مرکز سرکوب و جنایت و غارت رژیم را بهآتش کشیدند در قیام و خیزشی سراسری و آتشین رو در روی سرکوب و کشتار و توحش دیکتاتوری خونآشام دینی، با شعار مرگ بر خامنهای، مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر ستمگر، نه شاه میخوایم نه رهبر، فصلی نو را در مسیر سرنگونی دیکتاتوری آخوندی گشودند و طلوع بهاران آزادی میهن را در چشمانداز قرار دادند.
مرگ بر اصل ولایت فقیه /این همه سال جنایت مرگ بر این ولایت /مرگ بر دیکتاتور/مرگ بر خامنهای/خامنهای قاتله ولایتش باطله /می جنگیم می میریم ایرانو پس میگیریم /مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر/نه شاه می خوایم نه رهبر نه بد می خوایم نه بدتر/نه تاج و نه عمامه آخوند کارت تمامه
از آبان۹۸ تا آبان و آذر ۱۴۰۱ قیام خلق و خیزش دانشگاهها مسیر پر فراز و نشیبی را طی کرده است. در قیام سراسری ۱۴۰۱ باز هم دانشگاهها نقش پیشتاز را داشتند. از آغاز این قیام در ۲۵شهریور فقط تا اول آذر ۱۰۲۷ حرکت اعتراض توسط دانشجویان سراسر کشور صورت گرفت و ارکان نظام ولایت را بهلرزه درآورد.
در این مسیر است که از آذر خونین ۳۲ تا امروز دانشجویان آگاه و مبارزه، به عنوان پشتیبان پیشتازان نبرد برای آزادی ایران در صحنه هستند و در امتداد صدای پیشتاز میخروشند: «مرگ بر دیکتاتور»، مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر
مسعود رجوی ۱۰آبان۱۴۰۱:
با درود به دانشجویان رزمنده در سراسر کشور که نقش پیشتاز را احیاء کرده و مسئولیت تاریخی خود را در قیام و انقلاب دموکراتیک ایران به عهده گرفتهاند، دست مریزاد به دانشجویان ایستاده در دانشگاه صنعتی شریف که درخشش پایداری آنها شب را به روز پر فروغ دیگری برای قیام خلق تبدیل کرد. با درود مضاعف به مردم تهران و جوانان شورشگری که نیمهشب به یاری دانشجویان شتافتند.
زندانهای خامنهای باید مانند زندانهای شاه گشوده شود: زندانی سیاسی و مشخصاً دانشجوی زندانی آزاد باید گردد. این خواست تمام مردم ایران است.
اولین سخنرانی پس از آزادی از زندان
در دانشگاه تهران -۴بهمن ۱۳۵۷
ما در زندان تونستیم اون فیلم چند دقیقهای رو که از دانشگاه ، دانشگاهی همین دانشگاه که من خودم هم فرزندش هستم ببینیم ، لابد شما هم دیدید ، خروش رو دیدین فریاد رو دیدیم شهدارو به چشم دیدیم ،اونروز دیگه دانشگاه تنها دانشگاه نبود ، شهادتگاه شده بود ، زیارتگاه شده بود. آخر شما تو این سالها این دانشگاه رو به معبد و محرابی برای آزادی تبدیل کرده بودید. دانشگاهها ، دانشگاههای ما یکدم در سیاهترین زمانها از خروش باز نایستادند و نمیایستند تبلور شرف این مردم بودند.
…نه گارد، نه چماق بهدست و نه رگبار نتوانست فریاد دانشگاه رو خاموش کنه ، چرا؟ مظهر حیات یک خلق بود، مظهر زندگیش بود. مگر نیست که حیات چیزی نیست جز عقیده و جهاد ، درود بر دانشگاه.
مریم رجوی:
۱۶ آذر عید مبارزه و اعتراض و میعادی برای ممکن کردن ناممکنها است
وقت آن است که برای به زیر کشیدن استبداد ولایت فقیه، همهٔ جبههها در همه عرصهها را جوشان و خروشان کنید
همه سنگرهای اشغالشده توسط این رژیم را باز پس بگیرید و شعلههای نبرد برای آزادی را برافروزید
دوستان و یاران مقاومت!
سخنانم را با گرامیداشت روز بزرگ جنبش دانشجویان ایران، ۱۶ آذر، به پایان میبرم.
امروز روز ۱۶ آذر، است سالروز شهادت سه دانشجوی قهرمانی است که در خلال یک تظاهرات اعتراضی در دانشگاه تهران، بهشهادت رسیدند.
در سال ۱۳۵۱ که من وارد دانشگاه شده بودم، ۱۶ آذر در نظرم همچون عید مبارزه و اعتراض و میعادی برای ممکن کردن ناممکنها، جلوه میکرد. و به راستی چنین بود. روز برخاستن و شوریدن علیه وضع موجود و روز قیام برای آرمان آزادی.
در دیکتاتوری شاه، دانشگاهها سنگر آگاهی و مسیر برخاستن و پیوستن به مجاهدین و فداییها بود. و بعد از انقلاب ضدسلطنتی، دانشگاه، پایگاه مستحکم نسل انقلاب و آزادی در برابر ارتجاع حاکم شد و همان زمان بود که خمینی با کودتای ضدفرهنگی، دانشگاه را به خون کشید و به اشغال خود درآورد.
دانشگاه، اسیر شد، دانشجویانش هزاران بار به خاک افتادند و شهید شدند. اما تسلیم نشدند. و درس مقاومت و ایستادگی در برابر ارتجاع، نسل اندر نسل، منتقل شد. در قیام دانشجویان و مردم تهران و هفده شهر دیگر در سال ۷۸، باز دانشگاه بهپا خاست. در قیامهای سال ۸۸، باز این دانشجویان بودند که فریاد آزادی شدند.
در اولین ماههای پس از انقلاب ضدسلطنتی، مسعود در کلاسهای تبیین جهان در دانشگاه صنعتی شریف به دانشجویان و نسل جوان ایران درس مبارزه و آزادی میداد و سنگبنای پایداری در برابر ارتجاع و بنیادگرایی را میگذاشت.
در امتداد همان کلاسها، او نسلی را تربیت و رهبری کرد که به گواهی تاریخ چهار دهه اخیر، نسل وفا و ایمان نام گرفته و مشعلدار آزادی است. چشمانداز پرشور آزادی و رهایی که مسعود برای تحقق آن فراخوان میدهد، مبتنی بر آگاهی و مسئولیت و انتخاب آزادانه و پرداخت بها برای آن است که موضوع تعهد هر جوان مبارز و بپا خاسته است.
آری، این فراخوانی به جنبش و انقلاب و آزادی است که پایههای کاخ ستم و ارتجاع را میلرزاند. پس همهٔ دانشجویان و جوانان ایران را به گسترش اعتراض علیه دیکتاتوری ولایت فقیه، ایجاد کانونهای مقاومت و برپایی یگانهای ارتش آزادی فرا میخوانم.
زمان آن است که افسون این اختناق را کنار بزنید. وقت آن است که برای به زیر کشیدن استبداد ولایت فقیه، همهٔ جبههها در همه عرصهها را جوشان و خروشان کنید و همه سنگرهای اشغالشده توسط این رژیم را باز پس بگیرید و شعلههای پیکار و نبرد برای آزادی را برافروزید.
سخنان مریم رجوی در مراسم قیام ۱۴۰۱
قیام ایران در دو سطح در حال پیشروی است؛ یکی سرنگونی ارتجاع آخوندی، دیگری ساختن آینده تابناک ایران و ترسیم سرنوشتی بر اساس آزادی. بدین صورت، قیام در هر یک از خیزهای بلند خود، سرشت رهاییبخش خود را بارز میکند. نقشهمسیر ایران آزاد فردا به گل مینشیند و یک انقلاب دموکراتیک را بیان میکند که در حال بسط و گسترش است.
بله، این یک جنبش پرطراوت است که دیرپاترین و زیباترین آرزوها را به پرقدرتترین خواستهای سیاسی تبدیل کرده است، یک عزم نو در خود دارد که نیروی پیشران آن زنان و جواناناند
نسلی که بر اصلاحطلبی کاذب و خیانتپیشه درون رژیم خط بطلان کشیده و زبان دردهای سرکوبشدگان است، گذشته ستمشاهی و حال ستمشیخی را رد میکند تا ایران آینده را با رأی و انتخاب آزاد جمهور مردم ایران بسازد.
نسلی است که در قلب دانشگاههای اشغال شده، کانونهای آزادی و انقلاب برپا کرده و سنگر آزادی را از دشمن باز پس گرفته است. راستی که دانشجویان ایران با شعلهور نگهداشتن قیامها در مهمترین دانشگاههای سراسر کشور، در نقش واقعی خود بهعنوان پیشتازان جنبش انقلابی و رهروان مصمم شهیدان ظاهر شدند.
و بدرستی خواندند؛ خورشید جاودان آزادی نور آسمان ماست.
شانزده آذر روز دانشجو روز تجدید عهد دانشجویان پیشتاز- ش۲
لطفا به اشتراک بگذارید: