خامنه‌ای اکنون با بحران جانشینی رئیسی جلاد روبرو است. در حاکمیت دیکتاتوری مذهبی این ولی فقیه است که تصمیم می‌گیرد چه کسی رئیس قوه قضاییه، قوه مقننه و قوه مجریه (رئیس‌جمهور) شود. این کار اما از طریق شیوه‌ها و نهادهای به اصطلاح قانونی انجام می‌گیرد. مثلاً «شورای استصوابی» نمایندگان را تصفیه کرده و سپس «شورای نگهبان» با رد صلاحیت‌های گسترده، کاندیداها را به نفع کاندیدای مورد نظر ولی فقیه حذف می‌کند.
خامنه‌ای خود به این موضوع در سخنرانی روز اول سال ۱۴۰۰ اعتراف کرد و گفت: «دشمنان ما می‌خواهند انتخابات را بی‌رونق کنند و به همین دلیل یا برگزارکنندگان را به مهندسی انتخابات، و یا شورای نگهبان را متهم کنند، و یا تلاش دارند با القای بی‌اثر بودن رای مردم در بهبود اوضاع مردم را دلسرد کنند.»
اما در انتخابات ریاست‌جمهوری امسال که ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ برگزار می‌شود، موضوع اصلی با انتخابات قبلی تفاوت کیفی دارد، زیرا بی‌اعتمادی عظیمی بین مردم و حاکمیت به وجود آمده است و خامنه‌ای نمی‌توانند این خلا بزرگ را پر کنند.
حاکمیت هیچ مشروعیتی در بین مردم ندارد، تا جایی که برخی از کارشناسان حکومتی، نارضایتی مردم را بمبی ساعتی می‌دانند که در نهایت حکومت ایران قدرت خنثی کردنش را ندارد. در چنین شرایطی حاکمیت ایران به طور قابل توجهی ضعیف و ناتوان در کنترل اوضاع است.

لطفا به اشتراک بگذارید:     
🙏لطفا به اشتراک بگذارید