شایسته‌ترین برای نمایندگی یک مقاومت
با توصیفاتی که گفته شد، رئیس جمهور منتخب این آلترناتیو باید از ظرفیت‌های شگرفی برخوردار باشد. او باید بتواند یک مقاومت خونین و سراسری را نمایندگی کند. به‌عبارت دیگر پیش و بیش از آن که یک «رئیس جمهور» در معنی متعارف آن باشد، یک رهبر سیاسی تمام‌عیار برای مقاومت سراسری است. یک چهرهٔ ملی و میهنی برای سمت و سو دادن به اعتراض و قیام مردم ایران است. نقطهٔ ‌ امید و اتکای خلقی تحت‌ستم است که در نام،‌ سیما و صدای او آرزوهای سرکوب شدهٔ خود را باز می‌یابند. او باید از آن‌چنان صلاحیت و ظرفیتی برخوردار باشد و چنان سطحی از بردباری دموکراتیک و پلورالیسم را نمایندگی کند که رنگین‌کمانی از تنوعات قومی، ملی،‌ میهنی و جنسیتی او را بازتاب مادی خواسته‌های خود و سمبلی برای رهایی و آزادی از قید و بندهای بهره‌کشانه بدانند.
این رئیس جمهور در عین‌حال باید صدایی بلند برای زنان تحت‌ستم میهنمان باشد و این پتانسیل عظیم و انفجاری را برای سرنگونی این نظام زن‌ستیز و سازندگی ایرانی آزاد و آباد رهبری نماید.
با توجه به آنچه گفته شد،‌ چه کسی بهتر از مریم رجوی می‌توانست برای این تصدی مسئولیت شایسته‌ترین باشد.
او زنی بود که پیوسته در کوران مقاومت حماسی مجاهدین در برابر دیکتاتوری ولایت‌فقیه در صف اول حضور داشت. در مسئولیت‌های سنگین و طاقت‌فرسا مانند همردیفی مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران و سپس مسئول اول سازمان و نیز جانشینی فرماندهی کل ارتش آزادیبخش، صلاحیت‌های خود را به ثبوت رسانده بود.
مریم رجوی، رئیس جمهور چرا؟
اجازه دهید این قسمت از نوشتار را با نقل قولی از برادر مجاهد محمدعلی توحیدی ادامه دهیم. او خود در صحنه‌های آن انتخاب تاریخی حضور داشته، با تشبیه مریم رجوی به «یک قلب تپنده» به‌خوبی توانسته است به این سؤال پاسخ دهد:
«به‌نظر من، کاری که مسعود کرده این است که برای جامعه خمینی‌زده ما با خون دلش، قلبی ساخته است؛ قلبی که بالاترین گواه بر حقانیت راه و راهبری اوست. قلبی به نام مریم رجوی که حالا در جایی که باید، قرار گرفته تا خون آشنایی و یـکـدلـی را در رگـهـای جامعه جاری کند و به جداییها و بیگانگیها پایان دهد.
این قلب چطور ساخته شده؟ سؤالی است که تاریخچه مجاهدین و سیر تکامل آرمانی و مبارزاتی‌شان آن را توضیح می‌دهد. توضیحش مفصل است؛ ولی به اختصار باید گفت این قلب؛ عصارهٔ حیات۳۰ساله مجاهدین، فشرده مقاومت ۱۵ساله نسل ما در برابر رژیم خمینی و عالیترین محصول رهبری انقلابی مسعود، بر مبارزه سیاسی ـ اجتماعی مردم ایران است.
این قلب چطور خون یگانگی و یکدلی را در رگهای جامعه جاری خواهد کرد؟ سؤالی است که امروز مجاهدین متولد شده از مریم می‌توانند و باید درباره‌اش توضیح بدهند. فردا، پهنه ایران‌زمین آثار گسترده و شگفت‌ آن را در همه‌جا خواهد دید و خواهد ستود. یقین به این فردا، یک دلیل محکم منطقی دارد. دلیلش این است که مریم رجوی ضد تمام‌عیار ایدئولوژی خمینی است. ایدئولوژی به همان معنایی که خود او تعریف می‌کند، به‌معنی رابطه‌ها و عاطفه‌ها. یعنی او پادزهر سم خمینی است که درست روی عاطفه‌ها و رابطه‌های مردم پاشیده شده است».
(محمدعلی توحیدی. مقالهٔ قلب ایران. نشریهٔ مجاهد ۳۲۲. ۲۲آذر ۱۳۷۲)
د‌ر ادامه، می‌خوانیم:
«در این شرایط مـشـخص اجتماعـی و سیاسی و به‌خصوص با توجه به ستم سیاه رژیم خمینی در حق زنان میهنمان، هیچ پاسخ واقعی جز مریم رجوی وجود ندارد. بقای رژیم خمینی در این است که جامعه هر چه بیشتر تکه‌تکه شود و هر کس در پیله خودش فرو رود و با درد خودش سر کند.
هنر مریم رجوی این است که رابطه‌ها را وصل می‌کند و به هر کس می‌گوید از خودش و از پیله مسائل خودش بیرون بیاید و با خارج خودش پیوند بخورد‌.‌ او با پاکی و یگانگی‌اش، فاصله‌های جدایی و بیگانگی ر ا فرو می‌ریزد و «بوی خوش آشنایی» را به‌هر سو می‌برد».(همان منبع)
با اتکا به این صلاحیتها بود که موضوع انتخاب مریم رجوی به‌عنوان رئیس جمهور منتخب شورای ملی مقاومت، از یک پیشنهاد فراتر رفت و در دستور کار اجلاسیهٔ شورا قرار گرفت.
    «ما به جانب فدیه‌ها و محنتهای بزرگ شتافته‌ایم، تا آزادی و خوشبختی نصیب ملت ایران شود. ما از همه چیز دست شسته‌ایم، تا همه چیز برای ملت ایران به دست آید و چنین خواهد شد. به فتح و آزادی مردم ایران باید یقین کرد. شب استبداد و ستم بیش از این نمی‌پاید. روز ما بر می‌دمد. آزادی پیروز می‌شود»
    مریم رجوی
گزارشی از اجلاس آن روز شورای ملی مقاومت
امروز که ۲۷سال از آن واقعهٔ تاریخی گذشته، خوب است نگاهی به گفتگوهای انجام گرفته در آن روز بیاندازیم. برخلاف رسم معمول و عرف شناخته شدهٔ احزاب و شخصیتها و تلاش آنان برای احراز پستی مانند ریاست جمهوری، مریم رجوی هیچگاه خواهان چنین پست و مقامی نبوده است. او نارضایتی خود را در اجلاس شورا و در جریان تصمیم‌گیری برای این موضوع پنهان نمی‌دارد و خواهان آن است که به مسئولیتها و وظایف خود در سازمان مجاهدین و ارتش آزادیبخش ادامه دهد. اینجاست که باید یک‌بار دیگر در این جملهٔ مسعود رجوی که آن را در سخنرانی دانشگاه تهران در سال۵۷ایراد کرد دقت کنیم: «ما سر نداده بودیم که زَر بگیریم... جانمان را مگر برای این داده بودیم که به جایش جاه بگیریم»
گفتگوی مسئول شورا با مریم رجوی برای قبول مسئولیت، یک سند زرین تاریخی است و یادآوری آن تکان‌دهنده است.
مریم رجوی: «شما (مسعود) تا به‌حال هر چه از من خواسته بودید، هیچ‌وقت «نه» نگفته‌ام. نمی‌دانم، شاید اولین بار است که می‌خواهم «نه» بگویم. می‌فهمم خیلی بد است، اما متأسفانه نمی‌توانم این جا جواب مثبت بدهم. اگر‌ چه برای دلایلی که شما در رابطه با ضرورت این کار می‌آورید، منطقاً جوابی ندارم. از طرف دیگر، راستش، بدون رودربایستی، خودم را شایسته آن چه که همه دوستان گفتند، نمی‌بینم. ولی در ورای همه اینها یک واقعیت وجود دارد. من از آن وقتی که در متن مبارزه، با مجاهدین و مشخصاً خود مسعود آشنا شدم، نهایت آرزویم این بود که به‌عنوان یک سرباز، یک سرباز پاکباز و از خود گذشته، برای آرمان و در راهی که او باز کرده بود، جان بدهم. از وقتی هم که در پرتو راهگشاییهای خودش برای کل مجاهدین، من در موضع مسئولتری قرار گرفتم، باز نهایت آرزویم این بود که بتوانم همواره کمک‌کار او باشم، برای پیشبرد هر کاری که تشخیص بدهد. اما در این نقطه چه در برابر خود مسعود که من فقط فکر می‌کنم یک گوشه یا یک قسمت بسیار کوچکی از محصولات و ثمرات کار خودش باشم، و چه در برابر شورای ملی مقاومت، به‌عنوان بالاترین ثمره کار مبارزاتی مسعود در بیست و چند ساله مسئولیتش در مجاهدین، در برابر هر دو اینها متأسفانه از پذیرش این مسئولیت خجلم.... بنابراین از آنجا که نمی‌خواهم بحث ادامه پیدا کند، فقط یک خواهش دارم. آن هم این است که از من نخواهید که این جا جواب مثبت بدهم. من می‌فهمم که همان‌طور که الآن اعضای شورا و طبعاً خود شما دارید می‌گویید، منافع عالی شورا و مصالح عالی سیاسی‌مان ایجاب می‌کند، اما اجازه بدهید که من سلب مسئولیت کنم و بگذارم به عهده شورای ملی مقاومت و خود شما هر‌ آنچه را تصمیم گرفتید...»
مسئول شورا: «بسیار خوب، یک سؤال دارم، آیا مصوبه‌ای را که شورا بگذراند، صرف‌نظر از نظریه فردی و شخصی خودتان، آیا این مصوبه را هر چه که باشد، خواهید پذیرفت؟ این از نظر من قابل فهم است که شما در چه محذوری قرار دارید. فکر هم نمی‌کنم که موضوع برایتان لااقل از جهات تاریخی، سیاسی و اجتماعی مبهم باشد… ما در این مورد به اتفاق‌نظر رسیده‌ایم. خوب، این اتفّاق یک دلیل بسیار گویایی است...
بنابراین، ما می‌خواهیم خطوط ملی و میهنیمان را در جهت استقرار آزادی و استقلال و حاکمیت ملی و مردمی پیش ببریم. واضح است که اگر امکان انتخاب فردی به خیلی از ما بدهند، ای بسا که خواهان تغییر در نقشها و مسئولیتهایمان باشیم، از خود من گرفته تا سایر رفقا و برادران و اعضای شورا..... مقاومت ایران، رودرروی دیکتاتوری آخوندی، رودرروی دوهزار‌و‌پانصد و اندی سال دیکتاتوری و سرکوب و مرزبندی جنسی، یا به‌قول خودتان ایدئولوژی جنسیت، احتیاج داریم که به جلو خیز برداریم...
نیاز جدی ماست. این نقشها که دست ما نیست. شاید اگر انتخاب فردی می‌بود، خیلی از اعضای شورا هم مسئولیتهای کنونی‌شان را نمی‌پذیرفتند. چون لااقل در این روزگار، روزگاری که هیچ چیز نقد نیست، روزگاری که از مبارزه‌ کردن، از عضویت در شورا، از عضویت در مقاومت، ارتش آزادیبخش ـ تمام ارگانهای مقاومت ـ تا به‌حال که جز رنج، ناراحتی، فشار، ملامت، نکوهش، دشنام و ناسزا چیزی درنیامده است. خوب، این جا (اشاره به صندلی خالی شهیدان) جای خالی نمایندگان شهیدمان و اعضای شهید شوراست. بنابراین سؤال ما از بابت دلبخواه شخصی و فردی شما نیست...
بنابراین، سؤال ما از شما (مریم) روشن است. حتی اجازه بدهید به این صورت بگویم: شورا مصوبه‌ای دارد، صرفنظر از دلبخواه شخصی شما یا من. به شما ابلاغ می‌کند، این را می‌پذیرید؟...… آیا شما به‌لحاظ ایدئولوژیک از دید خودتان، و به‌لحاظ سیاسی ـ تاریخی از دید همه ما، دید مشترک همه ما، مجاز هستید که بگویید نه؟».
مریم رجوی: «جواب این سؤالهای شما کمی مشکل است... من آن قدر ناتوان نبودم که نتوانم ضرورتهای سیاسی و اجتماعی و تاریخی این موضوع را برای مقاومت بفهمم. ولی فکر می‌کنم آن چه که الآن مانعم شده که نمی‌توانم بیایم توی میدان و دستگاهی که شما دارید درباره‌اش بحث می‌کنید و بعد پا به پای شما بتوانم جواب بدهم، این است که فکر می‌کنم سقف مسئولیت‌پذیریم در حد سازمان مجاهدین است. یعنی وقتی که بالاتر از این می‌رود، دیگر متوقف می‌شوم.....».
مسئول شورا: «بسیار خوب ما این جا با شما حرفی نداریم. این نقطه‌نظرهای ایدئولوژیکی خودتان است.‌در مورد ابلاغ الزام‌آور مصوبه ما (شورا) جوابتان چیست؟».
مریم رجوی: «شما می‌گویید که ابلاغ می‌کنید و الزام‌آور است، من تنها جوابی که می‌توانم بدهم این است که چون چیز بیشتری نمی‌توانم بفهمم، به اعتبار حضور خودتان و شورای ملی مقاومت و در رأسش خود شما، به‌عنوان بالاترین تضمین و پشتوانه در بالای سرم، اگر بتوانم قدم برمی‌دارم والاّ که خارج از این اصلاً امکان ندارد. بنابراین بگذارید باز هم تقاضا کنم مرا از این مسئولیت معاف کنید و چنین ابلاغ الزام‌آوری صادر نکنید».
مسئول شورا: «پس این طور که من فهمیدم، شما به خواسته ما، حالا هر عنوانی خودتان می‌خواهید رویش بگذارید «نه» نمی‌گویید.
مریم رجوی: «فهمیدم که یک ابلاغ الزام‌آور از طرف خود شماست».
مسئول شورا:‌ «و خوشبختانه شما آن را می‌پذیرید».
سوگند مریم رجوی
با قبول مسئولیت ریاست‌جمهوری دوران انتقال، از سوی مریم رجوی او در برابر اعضای شورای ملی مقاومت سوگند یاد کرد و به این ترتیب مقاومت ایران با معرفی او وارد فاز نوینی از تأثیرگذاری و نقش‌آفرینی شد.
مریم رجوی همان‌گونه که بعدها گفت، برای فدیه‌ها و محنت‌های بزرگ این مسئولیت را پذیرفت:
«ما به جانب فدیه‌ها و محنتهای بزرگ شتافته‌ایم، تا آزادی و خوشبختی نصیب ملت ایران شود. ما از همه چیز دست شسته‌ایم، تا همه چیز برای ملت ایران به دست آید و چنین خواهد شد. به فتح و آزادی مردم ایران باید یقین کرد. شب استبداد و ستم بیش از این نمی‌پاید. روز ما بر می‌دمد. آزادی پیروز می‌شود.» (از سخنان مریم رجوی،‌ در گردهمایی مقاومت ایران در سال ۱۳۸۴)
مصوبه ۶/۶/۱۳۷۲شورای ملی مقاومت ایران
به‌دنبال این اجلاسیه، مسئول شورای ملی مقاومت،‌ آقای مسعود رجوی با اعلام مصوبه ۶/۶/۱۳۷۲شورای ملی مقاومت تصمیم شورا را به اطلاع عموم رساند:
«ماده ۷اصلاحی، منضم، به فصل اول برنامه دولت موقت جمهوری دموکراتیک اسلامی ایران.
مصوبه به اتفاق آراء اعضاء حاضر در اجلاسیه شورا، تصویب شد.
مقام ریاست‌جمهوری دموکراتیک اسلامی ایران برعهده خانم مریم رجوی خواهد بود.
۱ـ تعیین زمان مناسب اعلام این مصوبه برعهده مسئول شوراست،
۲ـ به‌محض تصدی ریاست‌جمهوری در ایران خانم مریم رجوی از کلیه مسئولیتهای سازمانی خود، استعفا خواهد کرد.
۳ـ دوره ریاست‌جمهوری ایشان، پس از تصویب ریاست‌جمهوری جدید، در مجلس مؤسسان، و قانونگذاری ملی و انتخاب رئیس‌جمهوری جدید ایران پایان می‌یابد»
مسعود رجوی رهبر مقاومت در رابطه با این انتخاب فرخنده خطاب به رزمندگان ارتش آزادی گفت:.
«به این ترتیب، تمام رزم و رنجها، و آتش و خون، و مجاهدت نسلی که از آغاز به حق نسل انقلاب، نسل وفا، و نسل حقیقت و ایمان نام گرفت و از ۳۰خرداد ۱۳۶۰، صد صد و هزار هزار، در راه آزادی، بر تیرکهای اعدام و بر طنابهای دار و بر تختهای شکنجه بوسه زد، امروز بر عالی‌ترین شاخسار تکاملی‌اش به بار می‌نشیند. مبارک باشد.
و شما، رزم آوران آزادی و مجاهدان آزادی‌ستان، از امروز وظیفه بزرگ، خطیر و تاریخی خود را تک به تک درک می‌کنید. بایستی امانت بزرگ ملت ایران، رئیس‌جمهور دموکراتیک اسلامی ایران را ولو با چنگ و ناخن و دندان به تهران برسانید».
 
ادامه دارد
برای مراجعه به شماره‌های قبل همین سلسله مقاله به لینک زیر مراجعه کنید:
مریم رجوی، رئیس‌جمهور برگزیدهٔ مقاومت (قسمت اول)
مریم رجوی، رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت (قسمت دوم)

زمان بیداری - #قیام_سراسری #قیام_تا_سرنگونی

هر انسان ایرانی نیاز دارد که بداند در کدام نقطه از مختصات اجتماعی و سیاسی کنونی…

عصیان کاوه‌ها! - #قیام_سراسری #قیام_تا_سرنگونی

ای شیخ با تهاجم توفان چه می‌کنی با نسل شورشی دلیران چه می‌کنی ای قاتل زنان…

کیان و برنو و عشقش - #قیام_سراسری #قیام_تا_سرنگونی

برای اسب کیان نامه‌یی نوشتم من سوار خوب تو در خاک و خون کشیده شده ولی…

قایقی می‌سازم برای آرزوهایت - #قیام_سراسری #قیام_تا_سرنگونی

قایقی می‌سازم روبه‌روی آرزوهایت با باری از شبنم و رنگین‌کمان قایقی پر از هجای آبی دوست‌داشتن…

خدای رنگین‌کمان را کشتند - #قیام_سراسری #قیام_تا_سرنگونی

آسمان شرم می‌کند از سرودن «رنگین‌کمان» در شفقی لبریز از خون شعر گنگ می‌شود از دست‌دادن…

سنگر می‌سازم در عصب‌های خیابان - #مرگ_بر_ستمگر_چه_شاه_باشه_چه_رهبر

سنگر می‌سازم با ساروج خون و خشتهایی بی‌شکست از خشم سنگری در دهانهٔ کوچه‌هایی همسایهٔ موج…

گم شوید - #قیام_سراسری #قیام_تا_سرنگونی

گم شوید از این وطن شیادها ای شما سرچشمه‌ٔ بیدادها دینتان غارت جنایت قتل و جور…

نغمه - #قیام_سراسری #قیام_تا_سرنگونی

رساتر از بغض یک ماهی در تنگ شفاف آب، برآمدی یک روز چون صدای گرم تپش…

هر هفته جمعه‌ها - #قیام_سراسری #قیام_تا_سرنگونی

هر هفته جمعه‌ها ز سر خاکت ای شهید یک شورش جدید ببین می‌خورد کلید با دسته‌های…

«سپهر» شورشی! - #قیام_سراسری #قیام_تا_سرنگونی

برای شهید قیام «سپهر بیرانوند» جوان شورشی از خرم‌آباد که با تیر مستقیم مأموران جنایت‌پیشه خامنه‌ای…

خود می‌کشی کودک را، خود تعزیه می‌داری! - #قیام_سراسری #قیام_تا_سرنگونی

در گرامی‌داشت شهدای آبان ۱۳۹۸، در سراسر ایران احساس غم و سوگواری به خشم و خروش…

«... داعش ما شمایید!» - #قیام_سراسری #قیام_تا_سرنگونی

طی دو سه روز اخیر بسیاری از شهرهای میهن، از ایذه و سمیرم تا سنندج و…

چرا دیکتاتورها در شناخت و تحلیل انقلاب‌ها فلج می‌شوند؟ - #مرگ_بر_ستمگر_چه_شاه_باشه_چه_رهبر

نبرد ازلیِ دینامیک و فناتیک انقلاب‌ها از کجا و چرا شروع می‌شوند؟ انقلاب‌ها از جایی شروع…

خامنه‌ای و نمایش تکراری «از انکار تا اقرار!» - #قیام_سراسری #قیام_تا_سرنگونی

خامنه‌ای روزی در سخنرانی برای سرکردگان مجمع تشخیص مصلحت حکومتش، انقلاب دمکراتیک مردم ایران را «اغتشاش‌های…

نگاه ضدایرانی خامنه‌ای به خلق بلوچ - #قیام_سراسری #قیام_تا_سرنگونی

مقدمه آنچه که در فرهنگ و ادبیات جوامع به آن ملت، ملیت، قوم، قبیله و طایفه…

در پرتو قیام، رو شدن کانون‌های دولتیِ فساد - #قیام_سراسری #قیام_تا_سرنگونی

طی این سال‌ها بارها در مطالب متعدد اجتماعی و صنفی و با نمونه‌های بسیار، دیده‌ایم که…

رجز‌خوانی در عیان‌، ترس‌خوردگی در نهان! - #قیام_سراسری #قیام_تا_سرنگونی

برخلاف ادعا، پروپاگاندا و القائات رسانه‌یی، آنچه در صحنه‌های جوشان قیام از نزدیک لمس و تجربه…

شصت‌ونهمین قطعنامه ملل متحد به‌خاطر نقض حقوق‌بشر و سرکوب مردم در قیام ایران -…

همزمان با فلاکت و افلاس داخلی نظام ولایت‌فقیه، محکومیتها، تحریم‌ها و انزوای بین‌المللی رژیم فرتوت نیز…

آبان آتشین، آتشین‌تر برمی‌خیزد - #قیام_سراسری #قیام_تا_سرنگونی

«آبان آتشین» با گذشت ۳سال از تولد و تکوین آن، هنوز گلگون، تازه و انگیزاننده است.…

یادآر، ز مشعل‌های فروزان یادآر - #مرگ_بر_ستمگر_چه_شاه_باشه_چه_رهبر

جنبش مشروطه در ایران پس از مبارزات چندین ساله نیروهای پیشتاز و آگاه در برابر استبداد…

روز ۲۴ آبان در ایران چه گذشت و چه برگی ورق خورد؟ - #قیام_سراسری…

روز ۲۴آبان، سالگرد گرامی‌داشت قیام آبان ۹۸ با لرزه بر ارکان نظام ملایان شروع شد. روز…

دست‌آوردهای درخشان قیام در آغاز سومین ماه - #قیام_سراسری #قیام_تا_سرنگونی

مبارزه، عرصه‌ٔ شناخت پدیده‌های انسانی و اجتماعی است. قیام برای آزادی، باران روشنگری و زدودن غبار…

از «آن آبان» تا «این آبان» - #آبان_ادامه_دارد

یک‌سال پیش در چنین روزی نوشتیم: «قیام آبان، یک نقطه‌ٔ عطف در جنبش مقاومت ایران» است؛…

رژیم ولایت فقیه؛ گرانی دارو، ارزانی جان آدمیان - #قیام_سراسری #قیام_تا_سرنگونی

نگاهی به تجهیزات و سلاحهای سرد و گرمی که گشتاپوی آخوندی در برابر جوانان آگاه و…