هیچ نامی زیباتر از آقا مدیر رشید پیدا نمی‌کنم. همیشه او را با همین نام می‌شناختم حتی وقتی که همه موهایش سپید شده بود. آقا مدیر رشید، مدیر مدرسه، آموزگار، راننده سرویس مدرسه، خوش‌صدا، پرانرژی و مهربان بود. او همه اینها بود اما همه اینها هم با هم نمی‌توانند آقا مدیر ما را معرفی کنند.
تازه از دربه‌دری و زندگی زیر حمله و هجوم دشمن خارج شده و به فرانسه آمده بودیم که با آقا مدیر آشنا شدم. آن‌قدر مهربان و دوست‌داشتنی که دیگر خانه جایی نبود که بخواهم در آن باشم، بلکه خانه دومی به اسم مدرسه پیدا کرده بودم. بهترین لحظه مدرسه وقتی بود که سوار سرویس مدرسه‌یی می‌شدیم که آقا مدیر رشید راننده آن بود. البته به‌گفته خودش وقتی که در سرویس مدرسه بود او آقا شوفر بود. سوار شدن به سرویس مدرسه هیچ وقت بدون برنامه‌ریزی و طراحی انجام نمی‌شد. گاه با پلاکارد می‌آمدیم و گاه با شعارهای از قبل آماده شده. شعار برای این‌که آقا معلم رشید ترانه ترکی سارای را برای‌مان با صدای گرم و گیرایش بخواند:
آقا مدیر خوب‌مان ترکی بخوان برای ما آقا مدیر
یا شعار برای این‌که برای‌مان آلاسکای رنگی بخرد:
آلاسکای رنگی می‌خوایم قرمز و نارنجی می‌خوایم آلاسکا
گاهی وقتها سرویس مدرسه ما یک تظاهرات کامل را به خود می‌دید زیرا آقا مدیر رشید به همین سادگی‌ها حاضر به زیربار رفتن خواندن ترانه برای ما نبود و شنیدن آن صدای گرم خیلی قیمتی بود.
بسیار به آقامدیر رشید و پرسنل مدرسه فکر کرده‌ام. به نظر من هیچ کاری سخت‌تر از بودن در مدرسه نبوده. آخر آنها برای جنگ و رزم آمده بودند اما وظایف مسیر مبارزه گاه آن‌قدر متفاوت است که اصلاً در باورت نمی‌گنجد. آنها کسانی بودند که نه تنها به این وظیفه نه نگفتند بلکه برای آن که دیگر مجاهدان با خیالی آسوده بتوانند به وظایف‌شان بپردازند از پدر مهربان‌تر و از مادر دلسوزتر برای ما بودند. آن‌قدر مهربان که من همیشه حسرت دعوا شدن در اتاق مدیر به دل‌ام می‌ماند و به هرکس که به اتاق او می‌رفت حسادت می‌کردم. آن‌قدر که روزی با بهانه ساختن یک کارت هدیه بالاخره خودم را مهمان آقا مدیر رشید کردم. او را غرق در حسرت بودن در یکانهای رزمی دیدم اما با این وجود حاضر به دست برداشتن از آقا مدیرمان نبودیم.
سال ۷۶ آقا مدیر همراه با تعداد دیگری از خواهران و برادران برای سر زدن به مقرات مختلف مهمان ما شد. همان شور و علاقه‌یی که همیشه برای رفتن به اتاق آقا مدیر داشتم حالا برای گفتن یک سلام به او داشتم. با جمعی از خواهران نزد خواهر زهره قائمی ستاره درخشان کهکشان ۱۰شهریور رفتیم و پرسیدیم: ما دوست داریم با برادر رشید احوال پرسی کنیم امکانش هست؟
نمی‌دانم تا به‌حال لبخند محو نشدنی بر چهره خواهر زهره را چقدر تجربه کرده‌اید آن روز آن لبخند به قهقه‌یی از خنده بدل شد و خواهر زهره کار را برای ما ساده کرد. خودش به میان جمع برادران رفت و گفت: رشید اینها می‌خوان آقا مدیرشان را ببینند.
دوباره آقا مدیر با همان مهربانی و نگاه دوست داشتنی در میان ما که به دورش حلقه زده بودیم بود. همان صدای گرم. باز هم تنها چیزی که می‌توانم با آن توصیف کنم این است که آقا مدیر رشید بود. در حالی که ما گرم گفتگو و خوشحالی از دیدار با او بودیم خواهر زهره به میان جمع‌مان آمد و با برق نگاهی که حکایت از تصمیمی برای یک پرسش سخت بود گفت: «رشید تحت مسئولیت کدوم‌یک از این خواهران حاضری کار کنی؟» این تنها سؤالی بود که شرم حضور مجبورمان کرد تا از آقا مدیر خداحافظی کنیم زیرا او بلافاصله شروع به گفتن کلماتی سخت مانند این‌که افتخارم است و... که توان شنیدنش از تحمل گوش ما خارج بود. آقا مدیر ما زیباترین و پر فریادترین صحنه رزم را برای خود دقیقاً در کهکشانی رقم زد که به نام زهره بود.
فوژان    

زمان بیداری - #قیام_سراسری #قیام_تا_سرنگونی

هر انسان ایرانی نیاز دارد که بداند در کدام نقطه از مختصات اجتماعی و سیاسی کنونی…

عصیان کاوه‌ها! - #قیام_سراسری #قیام_تا_سرنگونی

ای شیخ با تهاجم توفان چه می‌کنی با نسل شورشی دلیران چه می‌کنی ای قاتل زنان…

کیان و برنو و عشقش - #قیام_سراسری #قیام_تا_سرنگونی

برای اسب کیان نامه‌یی نوشتم من سوار خوب تو در خاک و خون کشیده شده ولی…

قایقی می‌سازم برای آرزوهایت - #قیام_سراسری #قیام_تا_سرنگونی

قایقی می‌سازم روبه‌روی آرزوهایت با باری از شبنم و رنگین‌کمان قایقی پر از هجای آبی دوست‌داشتن…

خدای رنگین‌کمان را کشتند - #قیام_سراسری #قیام_تا_سرنگونی

آسمان شرم می‌کند از سرودن «رنگین‌کمان» در شفقی لبریز از خون شعر گنگ می‌شود از دست‌دادن…

سنگر می‌سازم در عصب‌های خیابان - #مرگ_بر_ستمگر_چه_شاه_باشه_چه_رهبر

سنگر می‌سازم با ساروج خون و خشتهایی بی‌شکست از خشم سنگری در دهانهٔ کوچه‌هایی همسایهٔ موج…

گم شوید - #قیام_سراسری #قیام_تا_سرنگونی

گم شوید از این وطن شیادها ای شما سرچشمه‌ٔ بیدادها دینتان غارت جنایت قتل و جور…

نغمه - #قیام_سراسری #قیام_تا_سرنگونی

رساتر از بغض یک ماهی در تنگ شفاف آب، برآمدی یک روز چون صدای گرم تپش…

هر هفته جمعه‌ها - #قیام_سراسری #قیام_تا_سرنگونی

هر هفته جمعه‌ها ز سر خاکت ای شهید یک شورش جدید ببین می‌خورد کلید با دسته‌های…

«سپهر» شورشی! - #قیام_سراسری #قیام_تا_سرنگونی

برای شهید قیام «سپهر بیرانوند» جوان شورشی از خرم‌آباد که با تیر مستقیم مأموران جنایت‌پیشه خامنه‌ای…

خود می‌کشی کودک را، خود تعزیه می‌داری! - #قیام_سراسری #قیام_تا_سرنگونی

در گرامی‌داشت شهدای آبان ۱۳۹۸، در سراسر ایران احساس غم و سوگواری به خشم و خروش…

«... داعش ما شمایید!» - #قیام_سراسری #قیام_تا_سرنگونی

طی دو سه روز اخیر بسیاری از شهرهای میهن، از ایذه و سمیرم تا سنندج و…

چرا دیکتاتورها در شناخت و تحلیل انقلاب‌ها فلج می‌شوند؟ - #مرگ_بر_ستمگر_چه_شاه_باشه_چه_رهبر

نبرد ازلیِ دینامیک و فناتیک انقلاب‌ها از کجا و چرا شروع می‌شوند؟ انقلاب‌ها از جایی شروع…

خامنه‌ای و نمایش تکراری «از انکار تا اقرار!» - #قیام_سراسری #قیام_تا_سرنگونی

خامنه‌ای روزی در سخنرانی برای سرکردگان مجمع تشخیص مصلحت حکومتش، انقلاب دمکراتیک مردم ایران را «اغتشاش‌های…

نگاه ضدایرانی خامنه‌ای به خلق بلوچ - #قیام_سراسری #قیام_تا_سرنگونی

مقدمه آنچه که در فرهنگ و ادبیات جوامع به آن ملت، ملیت، قوم، قبیله و طایفه…

در پرتو قیام، رو شدن کانون‌های دولتیِ فساد - #قیام_سراسری #قیام_تا_سرنگونی

طی این سال‌ها بارها در مطالب متعدد اجتماعی و صنفی و با نمونه‌های بسیار، دیده‌ایم که…

رجز‌خوانی در عیان‌، ترس‌خوردگی در نهان! - #قیام_سراسری #قیام_تا_سرنگونی

برخلاف ادعا، پروپاگاندا و القائات رسانه‌یی، آنچه در صحنه‌های جوشان قیام از نزدیک لمس و تجربه…

شصت‌ونهمین قطعنامه ملل متحد به‌خاطر نقض حقوق‌بشر و سرکوب مردم در قیام ایران -…

همزمان با فلاکت و افلاس داخلی نظام ولایت‌فقیه، محکومیتها، تحریم‌ها و انزوای بین‌المللی رژیم فرتوت نیز…

آبان آتشین، آتشین‌تر برمی‌خیزد - #قیام_سراسری #قیام_تا_سرنگونی

«آبان آتشین» با گذشت ۳سال از تولد و تکوین آن، هنوز گلگون، تازه و انگیزاننده است.…

یادآر، ز مشعل‌های فروزان یادآر - #مرگ_بر_ستمگر_چه_شاه_باشه_چه_رهبر

جنبش مشروطه در ایران پس از مبارزات چندین ساله نیروهای پیشتاز و آگاه در برابر استبداد…

روز ۲۴ آبان در ایران چه گذشت و چه برگی ورق خورد؟ - #قیام_سراسری…

روز ۲۴آبان، سالگرد گرامی‌داشت قیام آبان ۹۸ با لرزه بر ارکان نظام ملایان شروع شد. روز…

دست‌آوردهای درخشان قیام در آغاز سومین ماه - #قیام_سراسری #قیام_تا_سرنگونی

مبارزه، عرصه‌ٔ شناخت پدیده‌های انسانی و اجتماعی است. قیام برای آزادی، باران روشنگری و زدودن غبار…

از «آن آبان» تا «این آبان» - #آبان_ادامه_دارد

یک‌سال پیش در چنین روزی نوشتیم: «قیام آبان، یک نقطه‌ٔ عطف در جنبش مقاومت ایران» است؛…

رژیم ولایت فقیه؛ گرانی دارو، ارزانی جان آدمیان - #قیام_سراسری #قیام_تا_سرنگونی

نگاهی به تجهیزات و سلاحهای سرد و گرمی که گشتاپوی آخوندی در برابر جوانان آگاه و…