
کپی برابر اصل!
صدای زنده یاد نیکا شاکرمی همچنان شنیده میشود که ترانه خاطره انگیز سلطان قلبها را با احساس زیبایی میخواند. او با قلبی آکنده از شور و نشاط، نسلی را نمایندگی میکرد که رؤیای خود را در افق آینده ایران بدون غل و زنجیر و سرکوب میدید. او با همان نشاط و سرزندگی برای خلق آینده زیبای نسل خودش به خیابانها رفت، تا با صدایی شرزه، این بار آهنگ خشم فروخورده سالیان را در گوش شهرطنین افکن کند. او رفت در حالیکه بیرق وجودش بر زمین نقش آینده را ترسیم میکرد. اما نام او و عشق و شور او به آینده، قلبها را تسخیر کرد و نقطه انگیزشی برای استمرار قیام در همه شهرها گردید.
شیوه حکمرانی ولایت فقیه
روزنامه حکومتی جمهوری اسلامی هم صدای نیکا و هزاران جوان تشنه آزادی که در شهرها پرچم مبارزه برای سرنگونی ولایت فقیه را بردوش گرفته اند شنید و چه دیر شنید. وقتی که سراسر ایران را تب آزادی و سرنگونی حکمرانان ولایت فقیه فرا گرفته است. این رسانه باندهای فاشیستی حکومت، به فکر پند و اندرز افتاده است. در حالیکه لرزه سرنگونی ولایت را حس میکند، دشمن تراشیهای خامنهای را به چالش کشیده و مینویسد: «مسئولان نظام جمهوری اسلامی در شیوه حکمرانی دچار ضعفها و اشتباهاتی هستند که با وجود این ضعفها و اشتباهات، برای تضعیف این نظام و حتی براندازی آن نیازی به عوامل خارجی نیست».
البته خیلی نوازشگرانه به ضعفهای حکومت جبار و مستبدی اشاره میکند گو اینکه مشکل در ضعف حکمرانان است و جوانان قصد تضعیف حکومت ولایت فقیه را دارند. این سبک شیادی رسانهای است که میخواهند خواست جوانان و مردم ایران را مینیمیزه کنند. این درحالی است که جوانان قیام برای یک انقلاب به صحنه آمدهاند و فریاد مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر خامنهای، مرگ بر ستمگر چه پادشاه چه رهبر، فضای شهرها را اشباع کرده است. دیگر پند و اندرز فایده ای ندارد. چون حکمرانی ولایت فقیه به پایان رسیده است.
با حضور جوانان ایران درصحنه رزم، نیاز به عوامل خارجی نیست
این رسانه حکومتی درقسمت دیگری از افاضات و پندهای عاجزانه مینویسد: «اختلافات بیهوده و جنگ قدرت از یکطرف و خودمحوری و ضعف مدیریت و تکیه بر دافعه به جای جاذبه از طرف دیگر، عواملی هستند که برای سست کردن پایههای حکمرانی کفایت میکنند و چنان ضربهای به نظام جمهوری اسلامی وارد خواهند کرد که هیچ نیازی به عوامل خارجی نیست». این تحلیل و تفسیر از حکومت اگرچه وجه ناچیزی از ماهیت ولایت فقیه را برملا میکند، اما وجه اصلی که برای مردم انگیزه قیام و انقلاب را ایجاد کرده است، علاوه بر دزدیها و غارتگریها، چهل سال سرکوب و کشتار و زندان و شکنجه و اعدام است که حکومت ولایت فقیه با این اهرم بقای خودش را تضمین کرده است. اکنون دیگر بعد از چهل سال که هیچ صبر و ظرفیت و طاقتی برای جامعه نمانده است، تنها راه نجات را در سرنگونی ولایت فقیه میبینند و این عامل اصلی ضربه به پیکر فرتوت ولایت فقیه است.
روش تسخیر قلبها در حکومت ولایت فقیه
این توصیههای عاجزانه ناشی از درماندگی مفرطی است که سرتاپای حکومت ولایت فقیه را فرا گرفته است. صحبت از تسخیر قلبها درحالی میشود که قلب مهسا و قلب نیکا و قلب صدها جوان رشید ایرانی با وینچستر و گلوله و ساچمه دریده شد. چه مغزها که با باتوم و چماق متلاشی شد. حال در این شرایط که بحران سرنگونی حکومت ستمگر را فراگرفته است، این رسانه حکومتی شولای شیادی به سرکشیده و دُم از تسخیر قلبها! میزند «چرا بعضی از حکمرانان، تکیه بر زور و قدرتنمائی را برای باقی ماندن در قدرت بر تلاش برای تسخیر قلوب ترجیح میدهند! اولین چیزی که هر حکمرانی باید بداند اینست که تضمینکننده حکمرانی فقط تسخیر قلبهاست».
طبعا این رسانه حکومتی که تمام قلم بدستانش سالهای سال توجیه گر اختناق و استبداد بودند، نتوانستند قلب ها را تسخیر کنند، اکنون که در ورطه نابودی قرار گرفته اند به فکر تسخیر قلبها افتاده اند. درحالیکه چماق و باتوم و وینچستر مزدوران سرکوبگر ولایت فقیه، قلبهای بسیاری را از هم دریده است. دیگر خونی که از پیکر این نسل بر زمین ریخته شده را نمیتوان با کفهای دهان محو کرد. این نسل اراده کرده است که بر دنیای تاریک جهل و جنایت ولایت فقیه خروج کرده و هم اکنون ارتش قیام پشت دروازه آزادی سرود فتح و رهایی را سر میدهد.