مهدی نصیری، از سردبیری کیهان در قتل عام ۶۷ تا امروز در جبهه مقابل خامنهای!!!
پس از قیام و اعتراضات سراسری اخیر در ایران به نظر می‌رسد پشمی به کلاه ستون حکومت ولایت فقیه نمانده است چنان که برخی در قاعده حکومت ولایت فقیه وی را آشکارا به چالش می‌کشند این بار مهدی نصیری البته در بستری متفاوت!
به نظر می‌رسد هیمنه و هیبت پوشالی خامنهای ولی فقیه حکومت ایران ترک برداشته باشد، هر چند برخی از مجیزگویان ولایت فقیه سعی می‌کنند در روزهای اخیر از خامنهای بت‌سازی کنند اما کم نیستند کسانی که ولی فقیه و اظهاراتش را آشکارا به چالش می‌کشند.
در این بین توفیری نمی‌کند اصلاح‌طلبان قلابی حکومت که تا دیروز به عنوان سوپاپ اطمینان ولایت فقیه عمل می‌کردند یا کارگزاران دیروز خامنهای و قلم به مزدهایش در کیهان که امروز داعیه مخالفت با ولایت فقیه را در سر می‌پرورانند و بر این بستر قلم می‌زنند.
ماهیت همه این مخالفت‌ها ابتدا به ساکن، نه به ماهیت این افراد، بلکه به وضعیت آشفته حکومت ولایت فقیه و خامنهای برمی‌گردد، این مخالفان خامنهای را جری‌تر کرده است.
کمتر از یک ماه پیش بود که مهدی نصیری قلم به مزد پیشین خامنهای در روزنامه کیهان، به دلیل مخالفت با خامنهای و با شکایت دوست دیرینش حمید رسایی، به «دادگاه ویژه روحانیت» قم احضار و سپس اطلاعات سپاه پاسداران وی را احضار کرده و مورد بازخواست قرار داد.
اما این پایان ماجرای مهدی نصیری نبود، بهانه، سخنرانی خامنهای در سالمرگ خمینی شد تا مهدی نصیری بار دیگر قلم به دست بگیرد و این بار نیز علیه وی بنویسد، البته با ماهیتی که از این گونه اقدامات نصیری و نصیری‌های در پسا قیام و اعتراضات سراسری گفته شد.
اشاره به آن قسمت از سخنان خامنهای است که کشته‌شدن نیروهای بسیجی و آخوند و عناصر اطلاعاتی و نظامی حکومتش در جریان قیام و اعتراضات سراسری مردم ایران را، بر روی دایره مظلوم نمایی و انتقام از معترضان ریخت.
خامنهای در سخنرانی خود مدعی شد که «اراذل و اوباش» برخی «جوان دانشجو یا طلبه بسیجی، یا عنصر انتظامی یا عنصر بسیجی را در خیابان جلوی چشم مردم با شکنجه به قتل رساندند…»
بروز ماهیت مهدی نصیری و به کار بردن واژه «شهید» برای عناصر اطلاعاتی آخوندی و بسیجی خامنهای
در فریبکاری، نیرنگ، خدعه‌سازی و… خامنهای هیچ شکی نیست، در جایی که کارگزاران و «بسیجی‌ها و طلبه‌ها و عناصر انتظامی» و… وی ۷۵۰ نفر را در قیام و اعتراضات سراسری به قتل رساندند، ده‌ها هزار را دستگیر کرده، هزاران نفر را کور کرده، چندین معترض را به جوخه اعدام سپرده، شماری از معترضان مرد و زن را در زندان‌ها و شکنجه‌گاه‌ها مورد تجاوز و شکنجه قرار داده‌اند، اما به یقین این جنایات برای خامنهای و حکومتش هیچ اهمیتی ندارد.
گزافه نیست اگر بگوییم در تحلیل نهایی، برای خامنهای حتی آن کشته شده‌ی «بسیجی و طلبه و انتظامی» و… مورد ادعایش نیز اهمیتی ندارد، برای وی آنچه اهمیت دارد و درجه‌ی اول اهمیت را دارد، «اوجب واجباتش» یعنی حفظ نظام است.
از این روست که وی و حکومتش، در ادامه قتل‌های حکومتی، شمار دیگر و بیشترین از معترضین را در این روزها به پای چوبه‌‌های دار می‌فرستد.
حالا در این بین مهدی نصیری، که خود در بحبوحه قتل عام سیاه ۶۷، قلم‌زن و توجیه‌گر آن جنایات هولناک خمینی ـ خامنهای بوده است، ظاهرا در این هنگامه به مخالفت به خامنهای برخاسته و داعیه به چالش کشیدن اظهارات خامنهای را دارد.
مهدی نصیری در حالی که در پشت سر مردم ایران در زمینه دادخواهی خون شهیدان قیام و اعتراضات سراسری اخیر حرکت می‌کند مدعی است که برای خامنهای «فقط چند کشته» یا «شهید»!!! بسیجی مهم است و صدها «کشته» دیگر از این مردم و جوانان در این اعتراضات «ارزش اسم بردن» برای خامنهای ندارد.
برای کسی که سال‌ها کار رسانه‌یی کرده است، تعجب آنکه کشته‌شدگان خامنهای را «شهید» قلمداد می‌کند اما ۷۵۰ شهید قیام را «کشته» می‌نامد، یک کلمه و یک کلمه و همین مرزبندی است که نشان می‌دهد دعوای مهدی نصیری با خامنهای یک دعوای کاملا صوری و ساختگی است هر چند وی در ظاهر شاخک حساس خامنهای را قلقلک می‌دهد.
