آیا مبارزه خشونت پرهیز در ایران امکان پذیر است؟- شماره اول
ح.ر. فروغ. پژوهشگر اجتماعی
در مجموعه مقالات پیش رو به دنبال پاسخ این سوال خواهیم بود که آیا اساسا نسخه برداری از جنبشهای خشونت پرهیز معاصر میتواند راهکاری عملی و واقعگرایانه برای به ثمر رساندن مطالبات برحق مردم مظلوم ایران و سرنگونی ولایت فقیه ارائه نماید یا خیر؟
ابتدا به بررسی جنبشهای ضدخشونت استقلال طلبی هند و جنبش ضد خشونت هند و چندین جنبش موفق دیگر خواهیم پرداخت و مشخصه های اساسی را از نظر شرایط اجتماعی، پایگاه تودهای، ویژگیهای صاحبان قدرت و زور حاکم و شرایط سیاست جهانی را که منجر به موفقیت آن جنبشها گردید، تشریح خواهیم کرد. تنها در این شرایط است که میتوان نسخه آن جنبش ها را برای مرض سرطانی کنونی تجویز نمود. چه بسا دارویی که برای یک بیمار قادر به درمان بیماری خواهد، باعث تشدید بیماری دیگر خواهد شد. براین اساس بدون هیچ پیش داوری بر آن خواهیم شد تا خواننده فهیم با مقایسه دقیق شرایط بدور از ارزیابی شتابزده و شعارگرایی به نتیجه ای منطقی در خصوص انتخاب کنش اجتماعی مسئولانه در شرایط حساس کنونی رسیده و گرفتار بازیهای چند وجهی سیاسی اتاق فکر حاکم بر دیکتاتوری ولایت فقیه نشود.
در مقدمه کتاب قدرت مبارزه عاری از خشونت نوشته مری کینگ دختر رهبر فقید مبارزه خشونتپرهیز سیاهپوستان آمریکا آمده است:خشونت پرهیزی به هیچ وجه مترادف با فرهنگ انفعال نیست،بلکه برا ی حرکت و کنش اجتماعی است. بر این اساس جنبشهای خشونت پرهیز با دوری از رخوت و ظلم پذیری با اتکا بر روش های مبتنی بر مرز بندی صریح ، روشن و قاطع با ظالمان در قدرت با رعایت دستورات والای اخلاقی و بردباری در مقابل مصایب پیش رو مبارزه خود را به پیش میبرند.
پیدایش جنبشهای خشونت پرهیز
جنبش عدم خشونت اگر چه در تاریخ معاصر مرهون جنبش گاندی در هند، لوترکینگ در آمریکا و ماندلا در افریقا است، اما به نظر میرسد فلسفه هنرهای رزمی در سازماندهی مبارزه در مقابل قدرت حاکم بی تاثیر نبوده است. مبارزان اصیل ورزشهای رزمی در ژاپن معتقد بودند که اساس پیروزی در یک مبارزه حفظ تعادل و بر هم زدن تعادل روانی حریف است و خودداری عمدی از اعمال خشونت در برابر خشونت و پافشاری بررفتارهای عاری از خشونت باوجود همه ضربههای طاقت فرسای حریف میتواند تعادل حریف را برهم زند و شرط حفظ این تعادل تقویت توان فیزیکی و روحی فوقالعاده برای مقاومت در مقابل ضربات کشنده است.
مبارز خشونت پرهیز با این شیوه به دنبال ایجاد تردید در تصمیمگیری حریف مهاجم است. فلسفه این استراتژی زمانی که به بطن یک مبارزه اجتماعی رسوخ میکند بی تردید به جامعه به عنوان یک تن واحد در مقابل حاکمان ظالم به عنوان یک حریف متشکل و سازمان یافته مینگرد، بر این اساس مبارزان فعال خشونت پرهیزی به دنبال نشان دادن چهره واقعی سازمان سرکوب حاکم و ریزش و جدایی طبقات اجتماعی همراه با حکومت و تبدیل آنان از قشر خاکستری و منفعل و در نهایت پیوستن آنان به سازمان فعال جنبش در مقابل ظالمان حاکم خواهد بود.
تئوری حاکم بر مبارزه خشونت پرهیز بر این باور است که تحت هیچ شرایطی و در بدترین و خشنترین سرکوبها،جنبش مقاومت نباید دست به کوچکترین خشونتی بزند، چرا که عملا منجر به وحدت بخشی در سازمان سرکوب و تشدید سرکوب وحشیانه و فروپاشی مقاومت خواهد شد.
باورمندان این تئوری نظیر گاندی معتقدند که خشونت حاکم در مقابل جنبش خشونت پرهیز بسان کسی است که با شمشیر با تمام قدرت به جنگ آب میرود و نتیجهای جز از دست رفتن و مستهلک شدن انرژی و از دست رفتن قوای جسمانی شمشیر زن نخواهد داشت.
در مقیاس اجتماعی نظریهپردازانی نظیر ریچارد گرگ و جین شارپ معتقدند این کنش اجتماعی در صورت رعایت همه اصول منجر به سستشدن پایههای قدرت، فرسایش سازمان سرکوب، شکست شخصیتی و سقوط اعتماد به نفس مهاجم از پی اجرای طولانی رفتار خشم آلود و خشونت عریان در مقابل چشمان جامعه میشود.این همه مستلزم پیگیری، پشتکار و عدم خلل در شیوه خشونتپرهیزی است که در فرایندی بسیار طولانی و فرسایشی به تدریج از وحشیگری عوامل سرکوب کاسته و به قدرت و ثبات مقاومت افزوده میشود.
اخلاق در روش مبارزه خشونت پرهیز به عنوان اصل اساسی مبارزه برای کنترل رفتار مبارزاتی خود و در نهایت کنترل توحش نیروی سرکوب است. بر اساس این تئوری انرژی مردم مقاوم به جای هدر رفت در خشم کنترل نشده، روز به روز ذخیره میشود و برای تحمل رنج و فدا شدن در راه آرمان آزادی خواهانه آماده میشوند!
قائلان به جنبش خشونت پرهیز به دنبال ایجاد شرمساری در عوامل سازمان سرکوب! و جلب احترام ناظران این کنش اجتماعی هستند تا بدین ترتیب بر گستره آن افزوده و در نهایت با فروپاشی ارکان سرکوب به پیروزی دست یابند.
با توجه به مطالب گفته شده میتوان اذعان کرد که تحقق، تداوم و موفقیت یک جنبش خشونتپرهیز اصیل مستلزم شکل گیری عوامل زیر است :
-رهبری الهام بخش در متن مبارزه ، همگام با مردم ، از بین مردم و آشنا با دردهای مردم با سابقه مبارزاتی و اخلاقی کاملا روشن و مرزبندی صریح با کلیت حکومت ظالم بدون لحظه ای تردید در فدای جان، مال و حیثیت در مسیر آزادی
-گستردگی و یکپارچگی هدفمندی تودههای مظلوم حول یک هدف واحد با مرزبندی مشخص و صریح با کلیت سازمان سرکوب
-شکلگیری،تقویت و ارتقای ایمان به مقاومت سازمان یافته مردم ستمدیده در مقابل همه حربههای متنوع حاکمیت ظالم
-پیوستگی زمانی کنشاجتماعی نفسگیر برای مدت طولانی در مسیر زمینگیر کردن سازمان سرکوب
خلاصه؛
این قسمت از نوشتار سعی بر آن داشت که ویژگیها و معیارهای کلی یک جنبش خشونتپرهیز را تشریح نموده و با بر شمردن شاخصههای اساسی به دنبال ایجاد نگاهی واقعبینانه در خواننده برای بررسی امکان پذیری این شیوه از مقاومت در ایران به پا خاسته امروز بود. در قسمت های بعدی به تدریج جنبشهای اصیل خشونت پرهیز را از جنبه های مختلف همراه با باز آرایی و تحلیل شرایط امروز ایران در صحنه سیاست داخلی و خارجی مورد بازنگری و تجزیه و تحلیل قرار میدهیم…