من سالهاست که آگاهانه و مشتاقانه «تصمیم جانانه» گرفته ام تا ریش و ریشه آخوندها را بسوزانم، درکسوت یک مجاهدخلق به مبارزه ادامه دهم. من «تصمیم جانانه» خودم را برای طی طریق در راه پرافتخار مجاهدین تحت راهبری برادر مسعود و خواهر مریم گرفته و نیازی به توصیه القا شده از طرف وزارت بدنام ندارم.
با درود به جوانان شورشگر و انقلابی و کانون های شورشی که خواب راحت را از ددمنشان حکومت آخوندی و ولی وقیح آن و مزدوران اطلاعات و جیره مواجب بگیر آن ربوده اند و در خیابانها و دانشگاهها ناقوس مرگ این رژیم کثیف و پلید را به صدا در آورده و به گوش جهانیان رسانده اند.
با نزدیک شدن چشم انداز سرنگونی، فرصت طلبان و میوه چینان از بچه شاه تا اصلاح طلبان قلابی هم که دورانشان به سرآمده، قصد سرقت انقلاب با الگوی خمینی دجال را دارند، غافل از آنکه مجاهدین با پرداخت قیمت بیکران در این سالیان، راه هرگونه زد و بند ارتجاعی و استعماری را گٍل گرفته‌اند.
 
در چنین اوضاع و احوالی آخوندهای حرام لقمه گیر کرده در بن‌بست و وحشت سرنگونی، با سناریوی تکراری چندین ساله، مأموران نجاستی را سراغ خانواده های مجاهدین می‌فرستند تا با تهدید یا تطمیع آنها را در جنگ کثیف روانی علیه مجاهدین به کار بگیرند و از زبان خانواده من نیز برای «سلامتی» من احساس نگرانی کرده و جالب تر اینکه مرا به «تصمیمی جانانه» فراخوانده‌اند!
اولا همه مجاهدین برای اینکه ایران زمین را از اشغال آخوندهای کثیف آزاد کنند و رهایی و آزادی را برای خلق محروم خود به ارمغان بیاورند، از همه چیز خود عاشقانه و پاکبازانه گذشته‌اند و قدم در راه سراسر فدا و قربانی نهاده اند. مردم ایران و همه جهانیان شجاعت و پاکباختگی مجاهدین و رهبری شان برای نیل به این هدف را به چشم دیده‌اند.
ثانیا مایه شرمساری و ننگ برای من است و البته تعجب که درکوران قیام خلق که در هر فرصت و هر مکانی آوای پرطنین «مرگ بر خامنه‌ای» سر می دهند، بخصوص در شهر قهرمان پرور و مجاهدپرورم کرمانشاه که شهر یلان، کانونهای شورشی و مردم غیور است، درکمال وقاحت مرا به تسلیم و ذلت و خزیدن زیر قبای جنایتکاران و قبول ننگ فرا بخوانند. اگرچه برایم پر واضح است که دستان کثیف و پلید وزارت بدنام اطلاعات آخوندی پشت این قضیه است.
و اما تصمیم جانانه من
من سالهاست که آگاهانه و مشتاقانه «تصمیم جانانه» گرفته ام تا ریش و ریشه آخوندها را بسوزانم، درکسوت یک مجاهدخلق به مبارزه ادامه دهم. من «تصمیم جانانه» خودم را برای طی طریق در راه پرافتخار مجاهدین تحت راهبری برادر مسعود و خواهر مریم گرفته و نیازی به توصیه القا شده از طرف وزارت بدنام ندارم.
تصمیم جانانه من و همه مجاهدین ایستادگی تا بن استخوان در مسیر مبارزه تمام عیار برای سرنگونی دشمن خدا و خلق و آزادی مردم ایران است. بنابراین اراجیف کثیف وزارت بدنام و انجمن نجاست را تحت عنوان «اسارت و تنهایی من» و یا «عدم امکان تصمیم گیری» را برای آخرین بار باشد که می‌شنوم که البته به خاطر همین هم تا اعلام برائت از آن فراموش نخواهم کرد و نخواهم بخشید. اگر کسی به راستی نیازمند در آمدن از اسارت و پیوستن همه عزیزان! به خانواده هایشان هست، اول باید مشت محکم به دهان وزارت بدنام و انجمن نجاست بکوبد و ثانیا بلادرنگ به رود خروشان قیام مردم دلیر بپیوندد و آزادی را طلب کند. تنها با آزادی ایران است که میلیونها انسان از اسارت این رژیم و بندهایش آزاد میشوند.
وانگهی برخلاف ترهات و القائات وزارت بدنام و انجمن نجاست که مسأله سن و سال را نشخوار می‌کند ما مجاهدین تمام افتخارمان این است که لحظه به لحظه عمر و ثانیه به ثانیه اوقاتمان را برای رهایی خلق مان طی چهل و چند سال نبرد‌ بلاوقفه صرف مبارزه با این رژیم پلید کرده‌ایم.
نکته آخر هم اینکه علی اشرف همان اشرفی شجاع و پهلوان بوده، هست و خواهد بود و تمام هویت خودش را از مجاهدت و مبارزه و انقلاب گرفته و خواهد گرفت و مشت محکم به دهان خائنان و مزدوران رژیم آخوندی کوبیده و می‌کوبد.
سلام بر خلق – سلام بر مجاهدین
توفنده باد قیام تا پیروزی انقلاب دموکراتیک مردم ایران
علی اشرف ملکی    
🙏لطفا به اشتراک بگذارید